Notes

به نام خدا

موضوع: چرا دین اجباری و متعاقبا چرا حجاب اجباری ، و چرایی نتیجه عکس آن در جامعه جمهوری اسلامی ایران.

ما نزدیک به چهل سال است که در جمهوری اسلامی با مقوله دین اجباری روبرو هستیم ، البته در دو سال اول انقلاب حجاب اجباری موضوعیت نداشته و حتی رهبر انقلاب بارها قبل و حین انقلاب از حق آزادی پوشش زنان سخن گفته بود ، در طول مدت انقلاب افراد زیادی به دلیل داشتن دین و اعتقاد متفاوت به زندان رفته و حتی اعدام شده اند ، و تا به امروز نیز عده ای به دلیل داشتن دین متفاوت محروم از تحصیل و دیگر فعالیت های اجتماعی شده اند و یا مجبور به گریز از کشور شده اند ، در جمهوری اسلامی ادیان مختلفی نیز قابل قبول هستند، لیکن برای افرادی که در خانواده ای با همان دین بدنیا آمده باشند مثلا برای افرادی که پدر و مادر آنها یهود بوده اند ، یهودی بودن امکان پذیر است و حتی آنها مجاز به برگزاری مراسم های خود به طور مختلط هستند و حتی حمایت جمهوری اسلامی از آنها به نحوی است که مشروبات الکلی آنها نیز توسط نیروی انتظامی برای آنها میسر میگردد و آنها در مدارس یهودی درس میخوانند و مجبور به فراگیری احکام اسلامی در مدارس و دانشگاه ها نیستند و حتی در استخر های مختلط نیز میتوانند ورزش کنند ، لیکن ملزم به رعایت حجاب و شئونات اسلامی در سطح اجتماع میباشند ، ادیان مورد پذیرش جمهوری اسلامی شامل یهودیت ، زرتشتی ، مسیحیت ، صابئین و مسلمانان سنی و به طور کل ادیان ابراهیمی میباشد ، لیکن برای آنها محدودیت های متعددی نیز وجود دارد ، یکی از اصلی ترین محدودیت ها این است که آنها حق تبلیغ دین خود را ندارند و هیچ فردی با پدر مادر مسلمان نمیتواند به این ادیان ورورد پیدا کند

در صورت ورود مرتد شناخته خواهد شد لیکن هر فردی از آنها میتواند اسلام آورد و به اسلام رجوع کند ، این موضوع مورد استقبال حکومت نیز میباشد ، این استقبال مشکلاتی را برای این صاحبین ادیان به وجود آورده است به نحوی که به طور مثال در دین یهود سهم ارث افراد تغریبا مشابه دین اسلام میباشد ، اما مطابق قانون مجلس شورای اسلامی اگر یکی از ورثه اقلیت های مذهبی اسلام آورد ، کل ارث به وی تعلق میگیرد و دیگر ورثه سهمی از ارث نخواهند برد ، این موضوع مشکلات متعددی برای اقلیت های مذهبی به وجود آورده است به نحوی که افراد برای به دست آوردن مال بیشتر اقرار به اسلام میکنند تا کل سهم ارث را صاحب شوند در صورتی که قلبا دینشان را عوض نکرده اند،مشکلات مربوط به اغلیت های مذهبی منحصر به این مورد نیست و مشکلات متعددی را شامل میگردد لیکن بحث این مقاله در خصوص اینها نیست ، بحث این مقاله در خصوص چرایی اجبار دین و حجاب در جمهوری اسلامی و موارد و موانع ناشی از تحمیل این اجبار بر جامع میباشد.

مطابق تفسیرالمیزان:

چرا اجبار در دین نتیجه عکس دارد و مشکلات ناشی از اجباری بودن دین و حجاب کدامند؟

لا اکره فی الدین در خصوص جمهوری اسلامی موضوعیت ندارد؟

بحث زیر در شرایطی جاری میشود که اصلا در خصوص چرا باید حکومت اسلامی باشد بحث نمی شود و فقط گفته ایم که اگر حکومت اسلامی باشد بازهم.....

مطابق آیه دویست و پنجاه وشش سوره بقره لاکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعرور الوثقی لا انفصام لها و الله سمیع علیم

معنی و تفسیر این آیه بدین شرح است که دین یک مسئله اعتقادی و قلبی است و اکراه و اجبار در آن محال است و بنده مختار و مخیر است ، این آیه دلیل روشنی بر رد ادعای جبریون نیز دارد که عنوان میکنند انسان در قبول اسلام یا کفر به دستور خدا مجبور است و خدا از قبل ان را مشخص نموده است.در ادامه ایه آمده است بعد از خلقت همه امور را به اراده گمارده شده است و خداوند به کناری رفته و انتظاری میکشد تا روز قیامت

رفرنس

رفرنس:قرشی ، سید علی اکبر ، قاموس قرآن ، ج3 ، ص 100 ، طباطبایی ، سید محمد حسین ، تفسیر المیزان ، ج 2 ص 342

همان طور که مطابق تفسیر فوق مشخص است و عقل سلیم نیز صحه بر این ادعاست آورده شده است اکراه در دین محال است ، در ایه مربوطه ذکر نشده است که اکراه در دین مجاز نیست ، زیرا اصلا اجبار در دین میسر نیست زیرا دین امری قلبی است و ممکن است فردی تظاهر به اسلام بکند لیکن مسلمان نباشد همانطور که نمونه آنها در جامعه اسلامی بسیار است کسانی که به اسم دین اموال مردم را به غارت برده اند و از کشور رفته اند لیکن در آنجا به اسلامی که بدان تظاهر میکردند پایبند نیستند و همانطور که از متن قران پیداست هیچ کس غیر از خداوند متعال قادر به تشخیص حقیقی بودن دین افراد نیست که اتفاقا به نظر نویسنده نیازی هم نیست تا افراد از نظر میزان قرب الهی توسط ثالث بررسی شوند

کاری که در ادارات با سوالات متداول سعی در بررسی آن دارند

مشابه تقلیل یافته اداره تفتیش عقاید در قرون وسطا در اروپا

جالب است در ادامه تفسیر آیه آمده است خداوند راه را به بندگان نشان میدهد و بندگان مختار به انتخابند و خداوند از طریق قرآن راه روشن و تاریک را فقط نشان میدهد و انتخاب راه با بندگان است.

2-آیا لزوما فرزند یک مسلمان، مسلمان است؟

در خود تاریخ اسلام و حتی تاریخ پیامبران بسیارند افرادی که پدری فاضل و با کمالات داشته است لیکن فرزندی نا خلف و یا پدری ناخلف داشته اند لیکن فرزندی خلف و خدا پرست ، و حتی داشته ایم پیامبری که کافر بوده است، مشرک شده است ، و سپس خدا پرست شده است و سپس پیامبر ، حضرت ابراهیم در ابتدا کافر بوده است ، سپس ماه را پرستید و سپس خورشید را و سپس خدارا و سپس پیامبر شد ، این خود نشان میدهد خداوند نیز ، نه تنها با کشف و کشوف مخالف نیست بلکه هر آنکس که با عقل خود به وی رجوع کند -نه با اجبار و زور که در نزد خدا پشیزی ارزش ندارد- را حتی به درجه پیامبری میرساند.

شعر زیر نیز همین مطلب را ادا میکند که لزوما پیامبر زاده پیامبر نیست و کافر زاده کافر نیست.

با بدان یار گشت همسر لوط

خاندان نبوتش گم شد.

سگ اصحاب کهف روزی چند

پی نیکان گرفت و مردم شد.

پیامبر اسلام در صدر اسلام به کفار میگفتند، خدا پرست شوید کفار میگفتند، چگونه ما خدایانی را که پدرانمان سالها آنها را میپرستیدند رها کنیم و به خدای نو ظهور تو رجوع کنیم ، پیامبر در جواب میگفت پدران شما در جهل بودند و آنها باید پاسخگوی اعمال خود باشند و شما پاسخگوی اعمال خود

به عبارتی کسی را در قبر دیگری نمیخوابانند.

اینها همه دلایلی است که نشان میدهد دین پدران و مادران افراد دلیلی بر دین فرزندان آنها نیست ، حال چطور جمهوری اسلامی یهودی شدن یه کودک ده یا شانزده ساله را مرتد شدن او میداند و دستور به اعدام وی میدهد و از سمتی مدعی است که دین یهودیت در ایران آزاد است؟ این در حالی است که دین امری شخصی است و اصلا مهم نیست که پدران شما چه عقیده ای داشته اند و هر کس به دین خود و حتی به بی دینیه خود مختار است.

3-بحث تحریک مردان توسط زنان!

مذهبیون بحثی دارند مبنی بر اینکه زن تحریک کننده است ، پس بانوان باید تحت پوشش کامل باشند تا مردان به گناه آلوده نشوند!

این گونه نگاه به زن و مرد توهین به بشریت است ، در این نوع نگاه زن عامل گناه است و مرد یک انسان بی اراده و بدون کنترل است و همچون یک آل سرگردان است که به دنبال تار مویی است تا به زنان تجاوز کند

در این نگاه زن ابزار لذت مرد است و زن بستر گناه مردان است و باید خود را بپوشاند تا مردان راحت تر زندگی کنند ، انسان بودن زن مطرح نیست ، آزادی زن مطرح نیست ، راحتی زن مطرح نیست و در جامعه فوق این مرد است که باید راحت باشد ، شاید بپرسید چرا مردان این جامعه اسلامی بر نگاه خود مسلط نمی شوند و خود را از گناه دور نمیکنند ، چون مردان افرادی بی اراده و سست عنصرند که توانایی مقالبه با نفس خود را ندارند و از طرفی آزادی مردان ارجح بر آزادی زنان است ، زنان از بسیاری حقوق ناشی از حجاب اجباری محرومند که مردان راحتتر زندگی کنند.

این نگاه در جمهوری اسلامی کاملا نسوخ پیدا کرده به نحوی که در ایام رمضان افرادی که روزه نیستند حق خوردن و آشامیدن در اجتماع را ندارند زیرا فرد روزه ، فردی سست عنصر است که باید هیچ چیز قابل خوردن و آشامیدن و غذای با بو کنار وی نباشد ، در صورتی که به نظر میرسد دین اسلام هم با این نگاه مشکل ندارد ، قطعا اگر فردی در بیابان باشد و نتواند غذا بخورد از دیدگاه خداوند ثوابی مرتکب نشده است و فردی از دیدگاه اسلام روزه بوده است که علی رغم وجود مواد غذایی برای رضای خدا غذا میل ننموده است ، همین موضوع در خصوص حجاب نیز هست ، اگر یک فرد مسلمان علی رغم امکان دست به گناه نزند نزد خداوند شایسته تقدیر است.

این نوع نگاه بی منطق در جمهوری اسلامی بسیار رایج است ، و این نگاه به نوعی میسوژینی یا زن ستیزی است به نوعی که زنان برای رفاه حال مردان همیشه باید محجور باشند، زنان حق فعالیت اجتماعی در جامعه و مکان های عمومی را ندارند و اخبرا زنان دوچرخه سوار دستگیر میشوند و زنان ایرانی در بسیاری از رشته های ورزشی حق شرکت ندارند و یا شرایط شرکت آنها به قدری دشوار است که عملا امکان حضور موفق آنها میسر نیست.

در جمهوری اسلامی زنان حق ورود به ورزشگاه ها را ندارند زیرا محیط ورزشگاه توسط مردان فحاش و نا هنجار آلوده شده است ، جمهوری اسلامی به جای آنکه حضور مردان را به دلیل رفتار های فوقشان ممنوع کند به زنها میگوید ، شما حق ورود به ورزشگاه را ندارید

متاسفانه نه تنها جمهوری اسلامی در خصوص دین اجبار دارد بلکه در خصوص تعبیر از دین نیز به تعبیر خود از دین فقط پایبند است



مشکلات ناشی از دین و حجاب اجباری کدامند؟

تبدیل شدن ایران ، به کشور بی حجابان قلبی ، محجبه های زوری

اگر به کشور های مسلمان در دنیا سفر کرده باشید متوجه یک نکته میشوید ، اینکه افراد یا حجاب کامل دارند و یا بی حجابند ، در جمهوری اسلامی ایران ، به دلیل جبر حکومت درصد قابل توجهی از بانوان جامعه نیمه حجاب هستند ، که نشان از آن دارد که دین را قلبا قبول ندارند و به اجبار بدان تن داده اند که خود توهین به انسانیت آنها و حتی خود دین است.

یا بسیارند خانمهای اداری که در ادارات چادری و محجبه هستند و در جامعه نیم حجاب که اینهم توهین به افراد و توهین به اسلام است ، این یعنی فرد برای کسب درآمد مجبور به تظاهر به دین است ، در صورتی که قائل به ان دین نیست و ما دین را کرده ایم بازیچه

(نمونه بارز اش مجری تلوزیون که به چادری بودن خود افتخار میکرد و بسیاری از غیر محجبه ها را به سخره میگرفت لیکن مشخص شد قلبا نه تنها به چادر بلکه به کل حجاب معتقد نبوده است که این یعنی هم توهین به خود فرد است هم به اسلام متظاهر ها



2-ضرر های هنگفت اقتصادی!

عدم حضور بسیاری از توریست های دنیا به ایران به دلیل احکام اجباری اسلام

کشور ایران دارای رتبه پنچ ام دنیا در خصوص منابع طبیعی توریستی در دنیا و رتبه ده ام در خصوص منابع باستانی توریستی در دنیا می باشد، اما به لحاظ در آمد و رقابت پذیری به ترتیب رتبه پنجاه و پنج ام و نود و هشتم در دنیا از آن ایران است ، این یعنی ما به طور بالقوه میباست جز ده کشور برتر دینا برای جذب توریست باشیم لیکن به دلیل عدم کفایت مدیریت و اجبار های متعدد دینی در دنیا در رتبه های انتهایی قراردادریم.

بر این اساس در آمد کشور ما از صنعت توریست مطابق رتبه کشور عزیزمان میبایست در سال بین چهل تا پنجاه میلیارد دلار باشد، لیکن در آمد حاصله حدود شش میلیارد دلار است یعنی چهل و چهار میلیارد دلار در سال میتوانیم در آمد داشته باشیم که نداریم ، و جالب است سالانه از طریق توریست های کشورمان به کشورهای دیگر در دنیا هشت میلیارد دلار از کشور خارج میشود ، بسیار جالب است که بدانیم درآمد سال جاری ما از نفت سی و شش میلیارد دلار بوده است ، و با کسر شش میلیارد ارز خارج شده از کشور ، فقط در این بحث منحصر به فرد ما به جای درآمد زایی هشتاد و شش میلیاردی در سال فقط سی میلیارد در آمد داریم که بخش قابل توجه دیگری از آن ارز توسط مهاجرین از کشور خارج میگردد ،که خود نشان میدهد چرا کشور ما علی رغم این گنج بلقوه اینچنین جهان سومی و عقب مانده باقی مانده است ، و این نشان میدهد چطور کشورهایی همچون ترکیه بدون درآمد نفتی توانسته اند به چنین جایگاه جهانی ای دست پیدا کنند که رتبه دوم توریست دنیا را به خود اختصاص بدهند!

جالب است بدانیم برخلاف بسیاری از درآمد ها ، درآمد از توریست سود صد در صد خالص است ، یعنی اگر شما یک قالب پنیر را به یک توریست بفروشید و روی آن هزار تومان سود کرده باشید ، لیکن آنرا ده هزار تومان فروخته باشید ، در اصل کشور در این معامله ده هزار تومان سود خالص کرده است ،و در آمدزایی داشته است ، اما اگر آنرا به یک هموطن بفروشید موضوع کاملا متفاوت است!!

یک سیاست بسیار جالبی که کشور ژاپن در توسعه مناطق ضعیف خود نشان داده است ، این است که از توریست هایی که به مکان های مورد نظر کشور ژاپن سفر کنند -- مناطق با قشیر ضعیف لیکن توریست پسند -- از توریست ها هزینه ویزا دریافت نمیکند این خود هم به صنعت توریست منطقه کمک میکند و هم تشویقی است برای توریست که مناطق بکر ژاپن را نیز ببیند

همین سیاست میتواند در خصوص مناطق با قشر ضعیف ایران نیز اجرا گردد مثلا عشایر عزیز

.

عدم توانایی کسب میزبانی های المپیک ، جام جهانی فوتبال و بسیاری از موارد مشابه

متاسفانه به دلیل سیاست های احکام دینی اجباری در ایران ، ایران هیچگاه پس از انقلاب نتوانسته میزبان فستیوال های بزرگ کشوری باشد ، این در حالی است که علی رغم سود هنگفت این مراسم ، در طول مدت اجرای آنها کشور در مرکز توجه کل دنیا قرار میگیرد و بهترین فرصت برای نشان دادن قابلیت های کشور نیز خواهد بود!

خروج ارز هنگفت از کشور از طریق توریست های ایرانی

بسیاری از ایرانیان برای فرار از قوانین حجاب اجباری و احکام اجباری دین از جمله ممنوعیت شرب مشروبات الکلی به کشور های دیگر دنیا سفر میکنند و ایران فقط برای اینکه مردمانش بتوانند با شلوارک و تاپ آزادانه تفریح کنند سالانه شش میلیارد دلار ارز کشورش را از دست میدهد و حال جای سوال نیست که چرا وضع دلار هر روز بدتر از دیروز خود میباشد

خروج ارز هنگفت از کشور به دلیل مهاجرت ایرانی ها به سایر نقاط دنیا

در چهل سال گذشته هشت صد میلیارد دلار از ارز کشور فقط به دلیل مهاجرت از کشور خارج شده است یعنی سالانه بیست میلیارد دلار ، که رقم بسیار هنگفتی است و دلیل آن این است که در ایران تا افراد کمی به وضعیت مالی مناسبی میرسند قصد سفر و مهاجرت میکنند تا به آزادی های مدنی دست یابند!!

در بحث بالا گفتیم ما به جای سالانه هشتاد میلیارد دلار سرمایه سالانه سی میلیارد دلار سرمایه تولید میکنیم که با کسر این بیست میلیارد دلار ، سهم ما میشود سالانه ده میلیارد دلار به جای هشتاد و شش میلیارد دلار که خود نشان دهنده چرایی وضع اقتصاد ایران است

دیگر مسائل جانبی:

عدم امکان شرکت در بسیاری از رشته های ورزشی توسط بانوان ایرانی و متعاقبا بیماری های ناشی از تحرک بسیار کمتر بانوان نسبت به آقایان در ایران و عدم امکان مدال آوری در بسیاری از رشته های ورزشی ، عقده ای شدن بسیاری از مردان و زنان این کشور به نحوی که آینه رفتار آنها را در خارج از کشور به راحتی میتوان مشاهده کرد ، که نشان از باز شدن این عقده ها در کشورهای آزاد همچون ترکیه و تایلند و میباشد ، برخورد زننده گشت ارشاد با بانوان این مرز و بوم و بسیاری از عوارض جانبی ناشی از آن!

پس هموطنم -حسن محمد و دوستای عزیزم- بار دیگر که در خصوص آزادی حجاب با شما صحبت کردم لطفا به ما نگوئید تمام مشکلاتتان حل شده و گیر این یک وجب پارچه اید چون همانطور که میبینید گستره مشکلات ناشی از آن بسیار بسیار زیاد است.

مشکلات دسته سومی نیز درگیر این اجبار ها هست لیکن از حوصله بحث خارج است اما به صورت تیتر وار به بعضی از آنها اشاره میکنم!

مشکلات جنسی ناشی از نبود نظارت بر روسبی های کشور

مشکلات عدم شناخت دختر و پسر قبل از ازدواج و طلاق های ناشی از این جدایی دو جنس از یکدیگر

مشکلات انگ سیاسی زدن به با حجاب و مسلمون به نحوی که اسلام مترادف با موافق نظام بودن شده است

تنبلی فقها برای تبلیغ دین اسلام با سوالات چالشی زیرا همه چیز اجبار است و دلیلی برای قانع کردن مردم وجود ندارد

ترکیب سیاست با دین که به ضرر اسلام تمام شده است

مشکلات متعدد بانوان ناشی از تحرک کم ناشی از حجاب اجباری -بحث هایی مانند دوچرخه سواری - شنا - و به طور کل ورزش بانوان در سطح جامعه و مشکلات ناشی از کم تحرکی از جمله چاقی - پوکی استخوان - دیابت و بسیاری مشکلات دیگر

در انتها لازم میدانم اینرا عنوان کنم بنده با تفکر و عقل و از روی عشق و علاقه دین اسلام را انتخاب کرده ام و به آن افتخار میکنم اما معتقد هستم ، اسلام اجباری به ضرر این دین شریف میباشد

ایکاش مسئولین با کمی تفکر و بدون تعصب در خصوص ازادسازی دین کمی تفکر کنند تا هم دین از این همه مشکلات تلفیقش با سیاست رها شود و هم اقتصاد شکوفا