Notes

دخترکی در هنگام ختنه نامزدش گریه می کرد( قدیما رسم بود گاهی پسر عمو و دختر عمو ها از بچگی نامزد می شدند یعنی نامزدشون میکردند) ازش پرسیدند تو یکی چرا گریه می کنی؟ گفت: آخه دارن برا من تیزش میکنن! اوضاع امروز مردم مملکت ما امروز بی شباهت به حال آن دخترک بی نوا نیست، آنچه می دانیم اینست که در این بین قربانی ما مردم ایران هستیم. از یک طرف اسیر زلواهای حاکم بر زندان ایران هستیم و از سویی دیگر آمریکا بر طبل جنگ علیه ما می کوبد سی سال زندگی در اختناق و دورویی و خواب فردای آزاد را دیدن و امروز، اقتصاددان بزرگ آمریکایی خبر میدهد بحران اقتصادی کنونی حداقل ده سال دیگر نیز بر جهان حاکم خواهد بود نتیجه مستقیم حرف ایشان اینست که قطعا" عواقب این بحران بیش از همه گریبانگیر ما خواهد بود "چاره آن است که ناله شبگیر کنیم" " مرغ سحر ناله کن درد مرا چاره کن" اینها ناخودآگاه هر ایرانی است که تصور می کند با نالیدن و دست روی دست گذاشتن می توان آینده را ساخت من که با این روحیه ناامید مردم ایران که در این سو و آن سو می بینم به هیچ وجه به آینده خوشبین نیستم در آنسوی دنیا آمریکا و کشورهای اروپایی با برنامه های حساب شده و دقیق، قدم بقدم ما را به هرطرف که می خواهند می کشانند و در این سو مردمی که سردرگم ند، سانسور و سرکوب در داخل کشور امکان هرگونه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در داخل کشور را از آنان گرفته است بازار شایعات داغ است و مردم نمی دانند در اطرافشان چه می گذرد کشورهای اروپایی و آمریکا از چپ و راست توافقنامه و تحریم نامه تصویب می کنند ما هراسان از معاملات پنهان آنان با حکومت اسلامی و نادیده گرفتن حقوق بشری مردم ایران در این بین مات و مبهوت ایستاده ایم. در این فضای یاس آور و تاریک و دستهای معامله گر پیدا و پنهان چه چیزی جز یک شیشه عرق یا یک حب مخدر برای جوان سردرگم ایرانی می ماند؟ آن یکی بزودی حلال خواهد شد و این یکی ارزان و به وفور در دسترس. جوانی که باید برای آینده خود و کشورش کار کند تحقیق کند مبارزه کند و زندگی کند در قهقرای ناامیدی به مخدرات فرو می غلتد و یا در دیار غربت از ناامیدی خود را حلق آویز می کند، صوفی پانصد سال "جام می" گرفت و مرغ سحر، هزار سال ناله کرد اما درد میهن چاره نشد راه رفته را آزمودن خطاست. حق گرفتنی است نه دادنی!