NotesWhat is notes.io?

Notes brand slogan

Notes - notes.io

آموزش تحلیل تکنیکال تخصصی از حرفه ای تا مبتدی
آموزش تحلیل تکنیکال یکی از رایج ترین روش های تحلیلی در بازارهای مالی است. این روش تجزیه و تحلیل بر روی داده ها و نمودارهای بازار تمرکز کرده و از آنها برای شناسایی الگوها و روندها برای دستیابی به یک پیش بینی قابل اعتماد از آینده بازار استفاده می کند. دانش و آموزش تحلیل تکنیکال چه تاثیری بر عملکرد معاملات دارد؟ معامله بدون دانش و استفاده از روش های تحلیل بازار سهام مانند انداختن تاس است. در این صورت احتمال به دست آوردن عدد 6 زیاد نیست. این امر ریسک قابل توجهی را متوجه سرمایه گذار می کند. برای آموزش تحلیل تکنیکال یک ترفند کلیدی است که می تواند به شما کمک کند تغییرات قیمت یک دارایی را ردیابی کرده و زمان مناسب برای خرید و فروش آن را شناسایی کنید. تفاوت تحلیل بنیادی تفاوت بین آموزش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟ به طور خلاصه، تحلیل بنیادی به یافتن ارزش ذاتی یک اوراق بهادار و مقایسه آن با قیمت فعلی آن کمک می کند. در مقابل، آموزش تحلیل تکنیکال بر اساس روند تاریخی قیمت اوراق، شاخص‌ها و هر آنچه عرضه و تقاضا بر قیمت آنها تأثیر می‌گذارد، به پیش‌بینی رفتار قیمتی آنها کمک می‌کند. معامله گران حرفه ای از تمام روش های آموزش تحلیل تکنیکال تحلیل برای گرفتن بهترین تصمیم استفاده می کنند. برای بهبود دانش معاملاتی خود باید هم مهارت های آموزش تحلیل تکنیکال و هم مهارت های آموزش تحلیل بنیادی داشته باشید. پدر تحلیل تکنیکال کیست؟ خاستگاه تحلیل تکنیکال به صدها سال پیش برمی گردد. طبق برخی منابع تاریخی، علم آموزش تحلیل تکنیکال برای اولین بار در قرن هجدهم در ژاپن پدیدار شد. بعداً در قرن نوزدهم، آموزش تحلیل تکنیکال در ایالات متحده رایج شد. در واقع «چارلز هنری داو» فردی بود که در این زمینه شروع به کار کرد. امروزه او به عنوان پدر آموزش تحلیل تکنیکال مدرن شناخته می شود. انواع تحلیل در بازارهای مالی اگرچه بازارهای مالی بسیار جذاب، سودآور و هرکسی می تواند وارد آن شود، اما اگر بدون دانش و اطلاعات کافی وارد این حوزه شود، نه تنها برایش سودی ندارد، بلکه ممکن است تمام سرمایه خود را از دست بدهد. علم اقتصاد و سرمایه گذاری در طول سال ها در حال تحول بوده است و امروزه اقتصاددانان سه تحلیل مهم را برای پیش بینی و تصمیم گیری در بازارهای مالی ارائه می دهند. همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال فرقی نمی کند که در کدام بازار می خواهید فعالیت کنید، طلا، مسکن یا بورس یا سایر بازارها، باید با این سه تحلیل و ابزارهای مورد نیاز برای این تحلیل ها آشنا باشید. در ادامه با این سه تحلیل بیشتر آشنا می شوید. آموزش تحلیل تکنیکال تحلیل بنیادی در تحلیل بنیادی، فرض بر این است که هر دارایی دارای پایه و زیرساخت است و این زیرساخت بر قیمت آن دارایی تأثیر می گذارد. این مولفه‌های زیرساختی محدود به دارایی‌ها و شرکت ارائه‌دهنده آن‌ها نیست، بلکه در سطح کلانتری و از منظر بالاتر باید به عوامل مؤثر بر دارایی‌ها نگاه کرد. ارزش نهایی یک دارایی با پارامترهای مختلفی از پارامترهای بزرگ تا کوچکترین تعیین می شود و در یک تحلیل بنیادی باید تمامی این عوامل را در نظر گرفت تا بتوان قیمت دارایی مورد نظر را شناسایی یا پیش بینی کرد. که این تحلیل را باید بعد از آموزش تحلیل تکنیکال انجام داد. تحلیل بنیادی مثلاً در گام اول روابط سیاسی کشور با دنیا بررسی می شود، سپس ساختار اقتصادی کشور، در مرحله بعد وضعیت کلی آن صنعت و در مرحله آخر شرایط شرکت ارائه دهنده (نقشه راه، تیم مدیریت، طرح توسعه و …) برای تعیین ارزش آن دارایی ارزیابی می شود. پس از تجزیه و تحلیل دقیق ارزش دارایی، سه نتیجه می توان گرفت: یا ارزش فعلی دارایی بیشتر از آنچه در آینده اتفاق می افتد، یا قیمت فعلی معقول است، یا قیمت فعلی کمتر از چشم انداز است. آموزش تحلیل تکنیکال در آینده، قیمت ها جهش خواهند کرد. با هر یک از این نتایج، سرمایه گذار می تواند تصمیمات بهتری بگیرد و احتمال سود بیشتری داشته باشد. تحلیل تکنیکال در آموزش تحلیل تکنیکال، تغییرات قیمت یک دارایی برای تعیین رفتار قیمت آتی بررسی می شود. این تحلیل در اواخر دهه 1800 بر اساس نظریه داو شکل گرفت. پیش‌فرض این تحلیل این است که نمودارهای قیمت می‌توانند آینده را پیش‌بینی کنند و هر چیزی که یک سرمایه‌گذار نیاز دارد در قلب این نمودارها قرار دارد. مهم نیست به کدام دارایی نگاه می کنید، برای یافتن بهترین زمان خرید یا فروش، کافی است تاریخچه قیمت و حجم آن دارایی را داشته باشید. برای تحلیل فنی بهتر و دقیق تر، بهتر است نمودارهای شمع ژاپنی را بررسی کنید. زیرا کندل ها می توانند حداکثر و حداقل قیمت و همچنین قیمت باز و بسته شدن را در هر بازه زمانی نشان دهند. اما در نمودارهای خطی فقط قیمت نهایی ثبت می شود. برای آموزش تحلیل تکنیکال باید با مفاهیم اولیه مانند کانال قیمت، روند قیمت، سطح حمایت و سطح مقاومت آشنا باشید. آموزش تحلیل تکنیکال فقط به نمودارها و حجم معاملات و قیمت دارایی ها در گذشته نگاه می کند. بنابراین به هیچ وجه توصیه نمی شود که تنها بر این تحلیل تکیه کنید. اخبار و اتفاقاتی همیشه در حال رخ دادن است که تاثیر مستقیمی بر بازار و تغییرات قیمتی دارد، پس خوب است در کنار تحلیل تکنیکال، اخبار سیاسی و اقتصادی را نیز دنبال کنید. تحلیل عاطفی یا احساسی همیشه خوانده ایم و گفته ایم که بر اساس احساسات وارد معامله نشویم. از طرفی می دانیم که برای سود بیشتر باید دانش و اطلاعات کافی در این زمینه داشته باشیم و با ابزارها آشنا باشیم و از آنها به درستی استفاده کنیم. اما چند نفر در بازارهای مالی به اندازه کافی برای استفاده از ابزارهای مناسب می دانند؟ یا چند درصد از سرمایه گذاران بدون دخالت اقدام به خرید و فروش می کنند؟ اگرچه همه ما می دانیم که سرمایه گذاری موفق مبتنی بر دانش است، اما واقعیت این است که بسیاری از معامله گران بر اساس حواس خود خرید و فروش می کنند. بنابریان در آموزش تحلیل تکنیکال زمانی که تعداد این افراد افزایش یابد، احتمالاً روند کلی بازار تغییر خواهد کرد که نتیجه عکس تحلیل اصولی است. بنابراین توجه به احساسات معامله گران ضروری است و برای داشتن یک سرمایه گذاری موفق و سودآور علاوه بر تحلیل فاندامنتال و تکنیکال باید با جو روانی ایجاد شده بین معامله گران نیز آشنا باشید. زنجیره وابستگی تحلیل و ترید در بازارهای مالی تجزیه و تحلیل درون زنجیره ای یک زمینه نوظهور است که می تواند برای بررسی اصول، سودمندی و تراکنش های یک ارز دیجیتال و شبکه بلاک چین آن استفاده شود. تحلیلگرانی که از On-Chain Data استفاده می کنند، سعی می کنند با افزایش و بهبود درک خود از شبکه و تجزیه و تحلیل معیارهای مختلف، حرکت قیمت یک ارز دیجیتال را در آینده بهتر پیش بینی کنند. گرچه در آموزش تحلیل تکنیکال به طور معمول، تجزیه و تحلیل درون زنجیره ای مواردی مانند حجم تراکنش، جزئیات استخراج مانند پاداش بلوک، وابستگی قیمت، ورودی و خروجی سرمایه از مبادلات و مواردی از این دست را بررسی می کند. تحلیل زنجیره ای بسیار شبیه به تحلیل بنیادی است، اما تفاوت اصلی این است که در آن تحلیل، چین از داده ها و اطلاعات موجود در بلاک چین برای تعیین ارزش یک شبکه استفاده می کند. از سوی دیگر، تحلیل بنیادی، ارزش واقعی یک پروژه یا شرکت را تعیین می کند. با ترکیب تحلیل تکنیکال و تحلیل درون زنجیره ای، تحلیلگران در این زمینه نقاط ورود و خروج کوتاه مدت ارزهای دیجیتال را به دست می آورند. به طور خلاصه، یکی از مهمترین کاربردهای داده On Chain استفاده از داده های تراکنش و کیف پول برای تعیین ارزش یک شبکه است. به عبارت دیگر به جلوگیری از ورود و سرمایه گذاری در رمز یا پروژه به دلیل توجه به تبلیغات اغراق آمیز کمک می کند. آشنایی با فرضیات در آموزش تحلیل تکنیکال همانطور که چارلز داو اشاره می کند، اولین و مهمترین فرض در آموزش تحلیل تکنیکال این است که قیمت تمام اطلاعات را نشان می دهد. در واقع آموزش تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تکیه دارد و سعی می کند با نگاهی به الگوها و روندهای قیمتی گذشته و حال، روندهای آتی قیمت را پیش بینی کند. داو همچنین بر این باور است که در بازارهای کارآمد، عواملی که بر قیمت سهام تأثیر می‌گذارند، مشخص هستند و در هر مقطع زمانی، تمام اطلاعات مورد نیاز معامله‌گران را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهند. در حالی که این فرضیه ممکن است به طور کلی درست باشد، اما این احتمال وجود دارد که قیمت سهام در کوتاه مدت یا بلند مدت از طریق اخبار یا اطلاعیه ها دچار نوسان شود. در صورتی که کارایی بازار محدود باشد، می توان از تحلیل فنی به خوبی استفاده کرد. فرضیه دیگر برای آموزش تحلیل تکنیکال که توسط داو بیان شده است این است که نوسانات قیمت بازار تصادفی نیست و الگوها و روندها در طول زمان تکرار می شوند. این فرضیه نشان می‌دهد که روندها در کوتاه‌مدت و بلندمدت رخ می‌دهند و معامله‌گران را قادر می‌سازد تا با تجزیه و تحلیل این روندها سود کسب کنند. امروزه آموزش تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است: 1. قیمت همه چیز را نشان می دهد: بسیاری از منتقدان برای آموزش تحلیل تکنیکال نمی پذیرند که تنها در نظر گرفتن تغییرات قیمت برای پیش بینی رفتار سهام کافی است و عوامل اساسی در نظر گرفته نمی شوند. در آموزش تحلیل تکنیکال معتقد است که همه چیز از جمله اصول اولیه در قیمت سهم مشخص است و توجه به آن باعث حذف سایر عوامل قبل از تصمیم به سرمایه گذاری می شود. تنها چیزی که اهمیت دارد، حرکات قیمتی است که عرضه و تقاضای بازار را نشان می دهد. 2. حرکت قیمت در روند نمودار: تحلیلگران فنی معتقدند قیمت ها در روندهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت حرکت و روند گذشته را تکرار می کنند. 3. گذشته تمایل به تکرار دارد: ماهیت روند قیمت به گونه ای است که تکرار می شود. در واقع، بر اساس روانشناسی بازار و احساساتی مانند ترس و هیجان، چرخه های قیمتی گذشته تکرار می شوند. تحلیلگر فنی از نمودارها برای تجزیه و تحلیل احساسات استفاده می کند و سپس روند قیمت نمودارهای سهام را تجزیه و تحلیل می کند. برخی از ابزارهای برای آموزش تحلیل تکنیکال برای روندهای 100 ساله استفاده شده است. زیرا تحلیلگران معتقدند نمودارهای سهام در حال تکرار روند قیمتی خود هستند. مقایسه کاربرد تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل فاندامنتال یک تحلیلگر بنیادی تأثیر همه عوامل مرتبط را بر قیمت هر چیزی بررسی می کند تا در نهایت بتواند ارزش ذاتی آن را محاسبه کند. ارزش ذاتی چیزی است که یک تحلیلگر بنیادگرا برای نشان دادن اینکه آیا ارزش واقعاً ارزش قیمت را دارد، با توجه به میزان عرضه و تقاضا، استفاده می کند. اگر ارزش ذاتی چیزی کمتر از قیمت “آن” باشد، تحلیلگر بنیادی می گوید که قیمت آن چیز ارزان و خرید آن خوب است. هر دو روش تکنیکی و بنیادی همیشه سعی می کنند یک مشکل واحد را حل کنند و آن مشکل چیزی نیست جز پیش بینی اینکه قیمت ها در کدام جهت حرکت می کنند. در واقع، آنها به یک موضوع واحد به دو روش متفاوت برخورد می کنند. یک تحلیلگر بنیادی علل تغییر قیمت را بررسی می کند، در حالی که یک تحلیلگر تکنیکال اثرات آن را به چالش می کشد. این تحلیلگر تکنیکال معتقد است تغییرات قیمت تنها چیزی است که باید بداند و نیازی به دانستن دلایل این تغییرات نیست، در حالی که تحلیلگر بنیادی همیشه به علل و دلایل تغییرات قیمت می پردازد. اکثر معامله گران خود را به عنوان یکی از دو دسته تحلیلگران بنیادی یا برای آموزش تحلیل تکنیکال طبقه بندی می کنند، در واقع این دو دسته اشتراکات زیادی دارند. بسیاری از تحلیلگران بنیادگرا سعی می کنند مبانی فنی را بیاموزند و بسیاری از تحلیلگران تکنیکال نیز سعی می کنند حداقل اطلاعاتی از مسائل بنیادی داشته باشند. مشکل اصلی این است که اغلب علل و نمودارها در هم تنیده می شوند. در اغلب موارد، در آغاز حرکات مهم بازار، یک تحلیلگر بنیادی نمی تواند تعریف درستی از تغییرات بازار ارائه دهد. در چنین لحظات حساسی است که هر دو تحلیلگر تفاوت های زیادی را در برداشت خود از روند قیمت می بینند و اغلب به طور همزمان دلیل این تغییر را درک می کنند، اما گاهی برای واکنش خیلی دیر است. آشنایی با تئوری داو در آموزش تحلیل تکنیکال نظریه داو توسط یک روزنامه نگار آمریکایی به نام چارلز هنری داو پیشنهاد شد. او به همراه ادوارد جونز و چارلز برگسترسر به عنوان بنیانگذار شرکت بزرگ انتشاراتی Dow Jones & Company شناخته می شود. این نظریه بیان می کند که همه بازارهای مالی از مجموعه ای از قوانین و الگوهای تکرار شونده پیروی می کنند. نظریه داو اولین بار توسط یک روزنامه نگار آمریکایی به نام چارلز هنری داو ارائه شد. او از سال 1851 تا 1902 زندگی کرد و به همراه ادوارد جونز و چارلز برگسترسر به عنوان بنیانگذار داو جونز و شرکت شناخته می شود. وال استریت ژورنال، مارکت واچ، Financial News و Private Equity News از زیرمجموعه های این شرکت غول پیکر هستند. شاخص معروف داو جونز نیز به همین شخص اشاره دارد. تئوری داو بیان می کند که همه بازارهای مالی از مجموعه ای از قوانین پیروی می کنند و این قوانین به عنوان الگوهای تکراری در چرخه های مختلف دیده می شوند. معامله گران و سرمایه گذاران می توانند از این نظریه برای درک بهتر رویدادها و نوسانات مختلف در بازارهای مالی استفاده کنند و هوشمندانه تر عمل کنند. اگرچه این نظریه بیش از صد سال پیش مطرح شد در بحث آموزش تحلیل تکنیکال بازارهای مالی در طول این سال‌ها تغییرات زیادی کرده‌اند، اما همچنان می‌توان گفت که اصول اولیه نظریه داو همچنان پابرجاست. البته آقای داو در زمان حیاتش نظریه خود را منتشر نکرد و پس از مرگش آقای ویلیام همیلتون به کار خود ادامه داد. در سال 1932 بود که شخصی به نام رابرت ریا نوشته های افراد قبلی را جمع آوری و در نظریه داو منتشر کرد. کاربرد آموزش تحلیل تکنیکال 6 اصل مهم تئوری داو در آموزش تحلیل تکنیکال نظریه داو از شش اصل یا قانون مهم تشکیل شده است: اصل اول: بازار تحت تأثیر مجموعه ای از اخبار و عوامل خارجی است. اصل دوم: سه نوع روند در بازار وجود دارد. اصل 3: هر فرآیند اصلی شامل 3 مرحله است. اصل چهارم: شاخص های مختلف یکدیگر را تایید می کنند. اصل 5: روندها با حجم معاملات تأیید می شوند. اصل 6: روندها تا زمانی که سیگنال بازگشت دیده نشود ادامه می یابد. آشنایی با انواع نمودار در آموزش تحلیل تکنیکال نمودارهای شمعی معامله گران دیجیتال و بورس معمولاً از سه نمودار خطی، نمودار شمعی و نمودار میله ای استفاده می کنند. از بین سه نمودار، Candle Stack به دلیل مزایایی که دارد، محبوب ترین است. یکی از مزایای کندل استفاده آسان و تشخیص روند صعودی یا نزولی به طور جداگانه است. برای استفاده از شمعدان شرایطی وجود دارد. شرط اول این است که تغییرات قیمت سهم روند صعودی یا نزولی داشته باشد. به طور کلی چوب شمع از چهار قسمت اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از: قیمت شروع (باز)، قیمت پایانی (بسته)، بالاترین قیمت در دوره (بالا) و کمترین قیمتی که در دوره (پایین) رخ داده است. اندازه بدنه و سایه های بالا و پایین در شمعدان بسیار مهم است. وقتی شمع شما خالی یا سفید است و سایه کوتاهی دارد، به این معنی است که قیمت نهایی بالاتر از قیمت اولیه است. برعکس، این زمانی است که قیمت بسته شدن کمتر از قیمت افتتاحیه است، در این صورت شمع به عنوان پر یا مشکل کشیده می شود. نمودارهای میله ای نمودارهای میله ای قیمت ها را به صورت مستطیل بر روی محور طول ها (میله ها) در بازه های زمانی مورد نظر نشان می دهد. هر نوار نشان می دهد که چگونه قیمت در یک دوره زمانی تغییر کرده است. نمودار میله ای روزانه یک نوار قیمت را برای هر روز نشان می دهد. و نمودار میله ای هفتگی یک نوار قیمت را برای هر هفته نشان می دهد. و غیره… هر نوار معمولاً قیمت های باز، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت بسته (به اختصار OHLC) را برای آن دوره زمانی نشان می دهد. برخی نمودارها فقط بالاترین، پایین ترین قیمت و قیمت پایانی (HLC) را نشان می دهند. تحلیلگران فنی از نمودارهای میله ای – یا نمودارهای دیگر مانند نمودارهای کندل یا نمودارهای خطی – برای بررسی عملکرد قیمت دارایی ها استفاده می کنند تا بتوانند تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند. این نمودارها ابزار اصلی تحلیلگران فنی هستند. نمودارهای میله ای به معامله گران اجازه می دهد تا روندها، معکوس های احتمالی و حرکات قیمت / نوسانات را نظارت کنند. نکات کلیدی در مورد نمودار میله ای: نمودار میله ای از قیمت های باز، بسته شدن، بالاترین و کمترین قیمت ها را در یک دوره زمانی معین نشان می دهد. خطوط عمودی روی نوار قیمت نشان دهنده بالاترین و کمترین قیمت در این محدوده است. طوطی های افقی چپ و راست در هر نوار قیمت نشان دهنده قیمت های باز و بسته شدن است. نمودارهای میله ای ممکن است با رنگ مشخص شوند. اگر قیمت بسته بالاتر از قیمت باز باشد، نوار ممکن است مشکی یا سبز و اگر قیمت بسته کمتر از قیمت باز باشد، میله ممکن است با رنگ قرمز مشخص شود. نمودارهای حسابی در مقابل لگاریتمی نمودارهای تحلیل تکنیکال دارای دو محور هستند: محور x (افقی) برای نمایش زمان و محور y (عمودی) برای نمایش قیمت. تفسیر و تحلیل نمودارهای سهام می تواند بین معامله گران مختلف بسته به مقیاس قیمتی که هنگام مشاهده نمودار استفاده می شود متفاوت باشد، اکثر نرم افزارهای آموزش تحلیل تکنیکال می توانند سبک های مختلفی از نمودارها را نمایش دهند. محور y (عمودی) که نشان دهنده تغییرات قیمت سهام است، دارای دو مقیاس قیمتی است که در کارایی و آموزش تحلیل تکنیکال استفاده می شود. این مقیاس ها عبارتند از: مقیاس خطی (حساب) – نمودار خطی قیمت را در محور y (عمودی) با استفاده از فاصله مساوی بین قیمت های تعیین شده نشان می دهد. نمودارهای خطی مقادیر مطلق را نشان می دهند و تغییرات قیمت به صورت عددی محاسبه می شود. مقیاس لگاریتمی (درصد) – نمودار لگاریتمی که log نیز نامیده می شود، فاصله قیمت در محور عمودی یا y بستگی به درصد تغییرات قیمت دارد. آشنایی با مفاهیم پر کاربرد در تحلیل تکنیکال آشنایی با حجم معاملات در تحلیل تکنیکال حجم، مقدار اوراق یا دارایی هایی است که در یک دوره زمانی (معمولا روزانه) منتقل می شود. به عنوان مثال، حجم سهام به تعداد سهام معامله شده بین دوره های باز و بسته شدن بازار اشاره دارد. حجم و تغییرات آن در طول زمان، اطلاعات مهمی برای معامله گران فنی است. نکات مهم: حجم تعداد سهام یا دارایی های مبادله شده در یک دوره زمانی معین است. به طور کلی، اوراق بهادار با حجم بالا نقدینگی بیشتری نسبت به اوراق بهادار با حجم پایین دارند. زیرا آنها “فعال تر” هستند. حجم یک شاخص مهم در آموزش تحلیل تکنیکال است، زیرا از آن برای بررسی اهمیت حرکت قیمت در بازار استفاده می شود. هرچه حجم حرکت قیمت بیشتر باشد، آن حرکت اهمیت بیشتری دارد و هر چه حجم حرکت در طول حرکت قیمت کمتر باشد، اهمیت آن حرکت کمتر می شود. آشنایی با خط روند و انواع آن در تحلیل تکنیکال همه بازارهای مالی با افزایش و کاهش قیمت ها شکل می گیرند. حال فرض کنید بازار پس از افزایش قیمت با کاهش قیمت مواجه شود. آیا این کاهش قیمت به معنای پایان رالی صعودی است؟ قطعا نه! خطوط روند راهنمای ما در آموزش تحلیل تکنیکال رایگان برای انجام یک معامله موفق هستند. خط روند جهت حرکت قیمت را نشان می دهد و برای شناسایی و تایید روند فعلی استفاده می شود. هرگز فراموش نکنید که ترند دوست شماست. از آنجایی که «قیمت‌ها نمی‌خواهند روند خود را تغییر دهند»، روند فعلی قیمت تا اعمال بازدارنده خارجی ادامه خواهد داشت. برای موفقیت در بازارهای مالی مانند بورس اوراق بهادار، “تنها کاری که باید انجام دهید این است که در مسیر فعلی معامله کنید!” یعنی با روند صعودی وارد بازار شوید و با روند نزولی از بازار خارج شوید! با توجه به تعریف خط روند، سه نوع روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی. شناسایی صحیح این خطوط بسیار مهم است. حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال حمایت: سطوحی که مورد توجه ویژه خریداران است و زمانی که قیمت ها به این حد می رسد با افزایش تقاضا مواجه می شویم که باعث افزایش قیمت ها می شود. در واقع در این سطوح، میزان تقاضا از عرضه پیشی گرفته و بر آن غلبه می کند و نتیجه این پیروزی را می توان در قالب افزایش قیمت ها و ادامه روند صعودی مشاهده کرد. مقاومت: سطوحی که به ویژه برای فروشندگان جذاب است و زمانی که قیمت به این سطح می رسد، معامله گران عرضه قوی ارائه می دهند. زیرا پیش بینی می شود قیمت ها در این مناطق کاهش یابد. در واقع در این سطوح فشار فروش بر بازار غلبه می کند و این باعث کاهش قیمت ها و ادامه روند نزولی می شود. اصل بادبزن و شیب خط روند اصل بادبزن این قانون کاربرد دیگری از خطوط روند را به ما نشان می دهد. گاهی اوقات پس از اینکه روند صعودی قیمت را شکست، قیمت قبل از شروع موج بازگشت به خط روند که اکنون به یک مقاومت تبدیل شده است، اندکی کاهش می یابد. اهمیت عدد سه در اصل فن همانطور که خط سوم در اصل فن مهم است، جالب است بدانید که عدد سه در بحث های فنی به کرات ظاهر می شود و نقش بسیار مهمی در روش های تحلیلی دارد. به عنوان مثال، اصل فن از سه خط روند تشکیل شده است. بازارهای بزرگ صعودی و نزولی معمولا دارای سه مرحله هستند (طبق نظریه داو و تئوری موج الیوت)، اکثر الگوهای معکوس روند محبوب مانند سقف مثلثی و سر و شانه های سه موج اصلی روند صعودی. حجم معاملات بازار به سه دسته زیاد، متوسط و کم تقسیم می شود و همچنین روند قیمت از سه حالت صعودی، نزولی و خنثی پیروی می کند. در میان الگوهای دنباله دار شناخته شده، سه نوع مثلث متقارن و کاهنده یا افزایشی وجود دارد. به دلایل مختلف، عدد سه نقش بسیار مهمی در تمام زمینه های دوره آموزش تحلیل تکنیکال ایفا می کند. شیب نسبی خط روند شیب نسبی فرآیند محتوا بسیار مهم است. به طور کلی، مهم ترین خطوط روند صعودی تمایل دارند در نزدیکی یک شیب 45 درجه حرکت کنند. برخی از نمودارها ابتدا یک زاویه 45 درجه را ترسیم کرده که از نقاط بحرانی می گذرد و از آن به عنوان خط روند اصلی استفاده می کنند. خط 45 درجه یکی از تکنیک های مورد علاقه W.D.GANN بوده است. این خط منعکس کننده روند صعودی یا نزولی قیمت در زمانی است که قیمت و زمان به تعادل کامل رسیده اند. اگر خط روند دارای شیب تند باشد معمولا نشان دهنده شتاب زیاد در افزایش قیمت است و اغلب این شیب قابل اعتماد و پایدار نیست. شکستن این خط ممکن است فقط معکوس کردن قیمت باشد تا شیب آن را تثبیت کند و به شیب 45 درجه نزدیک شود. اگر خط روند شیب کمی داشته باشد، احتمالاً روند صعودی آن ضعیف است و روند ایمن و قوی نیست. آشنایی با مفهوم روزهای بازگشتی یکی دیگر از مسائل فنی اساسی، موضوع روزهای بازگشت است. این انواع خاص نمودارها با نام های مختلفی خوانده می شوند: روز بازگشت سقف، روز بازگشت طبقه، اوج خرید یا فروش، یا روز بازگشت کلید. یک روز بازگشت در هر دو حالت سقف و کف رخ می دهد. تعریف عمومی پذیرفته شده روز بازگشت سقف، تشکیل یک نقطه بالای جدید و به دنبال آن یک نقطه پایان جدید در همان روز است. به عبارت ساده، قیمت در طول روز به بالاترین حد خود می رسد، سپس در همان روز قیمت کاهش می یابد و کمتر از قیمت بسته شدن روز قبل بسته می شود. عکس این موضوع برای روز بازگشت کف صادق است، که به معنای ایجاد یک قیمت نهایی جدید با نقطه اوج جدید است. هرچه دامنه این نوسان در طول روز بیشتر باشد، هشدار درباره شروع یا روند معکوس قوی تر است. شکاف قیمتی در آموزش تحلیل تکینکال شکاف قیمت یا به قول ژاپنی ها شکاف یا پنجره یکی از مهمترین مفاهیم در دوره آموزش تحلیل تکنیکال است. شکاف قیمت به این معنی است که معامله‌گران در آن منطقه قیمت معامله نمی‌کنند و یک ناحیه توخالی در نمودارها ایجاد می‌کنند که در آن هر یک از این GAP ZONES یا به اصطلاح مناطق غیرمعامله می‌توانند روندی را در آن منطقه نشان دهند. بودن. شکاف ها به طور کلی به ترتیب صعودی و نزولی ارائه می شوند. انواع شکاف قیمتی (GAP) ژاپنی ها به طور کلی شکاف ها را به دو صورت تقسیم می کنند: صعودی / صعودی سقوط / نزولی تحلیلگران غربی نیز شکاف ها را به چند طریق تقسیم کرده اند: مشترک یا معاملاتی زنگ تفريح تداوم خستگی الگوهای مهم برگشتی در تحلیل تکنیکال سر و شانه یکی از محبوب ترین الگوهای معکوس، الگوی سر و شانه است که در آموزش تحلیل تکنیکال کاربرد دارد و معمولاً پس از حرکت شدید سهام، در جهت مخالف روند قبلی می توان انتظار داشت. به طور کلی این الگو به دو مدل طرح سقف و شانه و الگوی کف و کف تقسیم می شود. شناخت الگوهای قیمت به منظور کسب سود از بازار سرمایه بسیار کارآمد است. بنابراین هر فردی که قصد دارد در این بازار تخصص داشته باشد باید با این الگوهای قیمتی آشنا باشد. الگوهای کلاسیک در آموزش تحلیل تکنیکال را می توان به دو بخش تقسیم کرد. الگوهای ادامه دار: این نوع الگوها در میانه یک روند صعودی یا نزولی ظاهر می شوند و تداوم روند را تایید می کنند. الگوهای برگشت پذیر: این نوع الگوها در انتهای یک روند صعودی یا نزولی ظاهر می شوند و نشان دهنده تغییر جهت روند هستند. اجزای الگوهای سر و شانه: سر: الگوی سر و شانه از سه قله یا سه دره تشکیل شده است و مرتفع ترین آنها که همیشه در وسط قرار دارند را «سر» می گویند. شانه ها: به دو قله یا دره مجاور در این مدل «شانه» می گویند که همیشه پایین تر از سر قرار دارند. خط گردن: در این الگو به خطی که نقاط اتصال سر و شانه ها را به هم متصل می کند، خط گردن می گویند. هرچه یقه صاف تر باشد، خط اعتبار بیشتری دارد. کف و سقف سه قلو این نوع نقوش کف و سقف سه گانه در آموزش تحلیل تکنیکال به ندرت در بازار دیده می شود اما به دلیل اهمیتی که دارند به توضیح آن می پردازیم. الگوی سقف سه گانه در آموزش تحلیل تکنیکال به عنوان ادامه یک روند صعودی شکل می گیرد. این الگو از سه سقف متوالی و دو طبقه (به عنوان خط گردن) تشکیل شده است که با خطوط حمایت و مقاومت برخورد می کنند. پس از تشکیل سه سقف تقریباً مساوی، در نهایت خط گردن که به عنوان سطح تکیه گاه در دو نقطه کاهش قیمت نداشته، می شکند و الگوی سقف سه گانه کاملاً شکل می گیرد. تا زمانی که سطح تکیه گاه شکسته نشود، نمی توان گفت که الگوی سقف سه گانه تشکیل شده است. کف و سقف دو قلو این نوع الگوهای کف و سقف دوقلو در انتهای یک روند نزولی در آموزش تحلیل تکنیکال شکل می گیرند و نشان دهنده یک روند صعودی هستند. تشکیل یک الگوی طبقه دوقلو می تواند یک مزیت بزرگ برای سهامداران باشد. این الگو یکی از الگوهای برگشتی صعودی است و شباهت زیادی به حرف W انگلیسی دارد، یک الگوی کف دوقلو از دو ته پشت سر هم و یک یقه تشکیل شده است. این یقه همان خط مقاومتی است. در واقع، زمانی که این الگو شکل گرفت و خط مقاومت شکسته شد، انتظار می رود که حداقل به اندازه فاصله سقف تا خط گردن کمک کند. در این قالب، هر چه زمان تشکیل قالب بیشتر باشد، اعتبار قالب بیشتر خواهد بود. همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال پس این الگو را در بازه های زمانی بالاتر دنبال کنید. توجه داشته باشید که افزایش حجم باعث افزایش اعتبار قالب در شکل دادن به این قالب نیز می شود. نعلبکی و اسپایک ها در آموزش تحلیل تکنیکال، اسپایک اساساً به افزایش یا کاهش بسیار چشمگیر در مقایسه با روند عمومی نوسانات قیمت، در مدت زمان کوتاه اشاره دارد. الگوی اسپایک به طور ناگهانی پس از یک روند خطی با شیب بسیار تند در نمودار قیمت ظاهر می شود و جهت نمودار را تغییر می دهد. همانطور که از نام آن پیداست، الگوی اسپایک، که گاهی اوقات به عنوان الگوی v شناخته می شود، در واقع نقطه اوج فرآیند است. به عبارت دیگر، در آموزش تحلیل تکنیکال، اسپایک در جایی اتفاق می‌افتد که نوسانات قیمت، درست قبل از بازگشت به محدوده قبلی، به شدت جهش می‌کند و نشان‌دهنده افزایش یا کاهش ناگهانی نمودار است. این افزایش یا سقوط غیرمنتظره می تواند به دنبال احساسات لحظه ای بازار نیز باشد. جهش در الگوی اسپایک می تواند در هر دو روند صعودی و نزولی رخ دهد. نکته این است که پس از وقوع اسپایک، قیمت ها به حالت عادی باز خواهند گشت. از دیگر الگوهای مکمل الگوی اسپایک می توان به الگوی اسپایک و نعلبکی اشاره کرد که به دلیل استفاده کم از الگوی نعلبکی به اندازه الگوهای قبلی تکرار نمی شود. در الگوی اسپایک و نعلبکی روند نعلبکی به گونه ای شکل می گیرد که قیمت ابتدا کاهش می یابد و سپس به آرامی روند صعودی خود را به خود می گیرد. الگوهای اسپایک و نعلبکی گاهی با الگوی لژ ترکیب می شوند تا ترکیبی به نام «الگوی فنجان و دسته» را تشکیل دهند و مانند الگوی نعلبکی، در آموزش تحلیل تکنیکال کاربرد زیادی ندارد. الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکینکال الگوی ادامه در دوره آموزش تحلیل تکنیکال (Continuation Pattern) الگویی است که نشان دهنده ادامه حرکت قیمت در جهت روند غالب است. تعدادی الگوی پیوسته وجود دارد که تحلیلگران فنی برای دریافت سیگنال روند استفاده می کنند. الگوهای ادامه دار عبارتند از مثلث، پرچم، پرچم پرچم، و مستطیل. مثلث ها یک مثلث زمانی تشکیل می شود که حرکت قیمت در یک سهم در طول زمان متراکم تر شود. سه نوع اصلی مثلث وجود دارد: مثلث صعودی، مثلث نزولی و مثلث متقارن. پرچم ها پرچم ها بسیار شبیه به الگوی پرچم مثلثی هستند. این الگو پس از روندهای صعودی یا نزولی قوی، محدوده معاملاتی باریکی را تشکیل می دهد. تفاوت بین الگوی پرچم و الگوی پرچم مثلثی این است که در الگوی پرچم، قیمت بین دو خط موازی حرکت می کند. دو خط که می توانند صعودی، نزولی یا افقی باشند. در حالی که در الگوی پرچم مثلثی شکل مثلثی را مشاهده می کنیم. کنج ها الگوی کنج یکی از پرکاربردترین الگوهای قیمتی در بحث آموزش تحلیل تکنیکال است و معمولا در میانه روندها اتفاق می افتد. یعنی شکل گیری این الگو به ما هشداری از ادامه روند می دهد و معمولا نقش یک الگوی ادامه دار را ایفا می کند. الگوی کنج در آموزش تحلیل تکنیکال یکی از الگوهای کوتاه مدت و کوچک است و شکل گیری آن بین 1 تا 2 هفته زمان می برد. الگوهای زاویه ای زمانی شکل می گیرند که قیمت سهام بین دو خط همگرا (حمایت و مقاومت) که مرز هستند در نوسان باشد. جهت حرکت این خطوط برخلاف جهت خط روند اولیه است. در این گروه از الگوها، معمولاً مکانی که قیمت در آن فرار یا شکسته می شود، در 2/3 طول کنج به محل تلاقی دو خط همگرا می شود. برای کشیدن الگوی کنج حداقل به دو سقف و یک کف نیاز داریم که هر چه تعداد آنها بیشتر باشد، الگوی معتبرتر خواهد بود. توجه: الگوی کنج در آموزش تحلیل تکنیکال معمولاً زمانی شکل می‌گیرد که یک ورود سریع قیمت پس از یک حرکت تند رخ دهد. بنابراین از نظر حجم معاملات می توان گفت که کاهش آن با نزدیک شدن به تقاطع خطوط همگرا اتفاق افتاده و با نزدیک شدن به شکست قیمت شاهد افزایش حجم معاملات هستیم. واگرایی واگرایی در آموزش تحلیل تکنیکال زمانی رخ می دهد که قیمت سهام در نمودار قیمت برخلاف اندیکاتور عمل کند. واگرایی می تواند به معنای بازگشت سهم از روند یا ادامه اصلاح روند قبلی باشد. واگرایی ها می توانند به عنوان الگوهای بازگشتی یا به عنوان یک الگوی ادامه دهنده عمل کنند. همچنین می توان از واگرایی ها برای شناسایی سطوح بالقوه حمایت و مقاومت استفاده کرد. به عنوان مثال، واگرایی زمانی رخ می دهد که اندیکاتور بالا و مثبت باشد اما قیمت پایین و پایین باشد. اختلاف در سهام نشان دهنده تردید معامله گران در خرید و فروش است و به معامله گر هشدار می دهد که باید تصمیمات جدیدی در مورد خرید یا نگهداری سهام اتخاذ کند. واگرایی به تحلیلگران کمک می کند تا نقاط حساس قیمت را شناسایی کنند. واگرایی در اندیکاتورها یکی از قوی ترین سیگنال ها در علم آموزش تحلیل تکنیکال است. انواع واگرایی واگرایی ها همانطور که گفته شد، پیش بینی های متفاوتی را در مورد ادامه روند قیمت ها انجام می دهند. بنابراین انواع مختلفی دارد که به توضیح هر کدام می پردازیم. واگرایی منظم واگرایی نرمال حالتی از واگرایی است که در آموزش تحلیل تکنیکال پایان یک روند به دلیل رفتار مخالف بین اندیکاتور و نمودار قیمت رخ می دهد. با شناسایی واگرایی نرمال، انتظار تغییر جهت روند و عملکرد مشابه الگوی بازده را داریم. واگرایی معمولی بسته به روند و پیش بینی آن دو نوع دارد: واگرایی منفی نرمال (RD-) این نوع واگرایی معمولی بین دو سقف قیمت و در پایان یک روند صعودی رخ می دهد. در نمودار قیمت، سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل شده است، اما نشانگر نمی تواند این را تشخیص دهد. در این زمان گفته می شود که واگرایی منفی عادی رخ داده است. همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال احتمال کاهش بازار پس از این رویداد بسیار زیاد است. واگرایی منفی نشانه قدرت بالای فروشندگان و تضعیف قدرت خریداران است و آینده مطلوبی را برای سهم پیش بینی نمی کند. واگرایی مثبت نرمال (RD +) بر خلاف واگرایی منفی، واگرایی مثبت نرمال در پایان یک روند نزولی و بین دو سطح قیمت رخ می دهد. به این ترتیب، قیمت در نمودار قیمت، کف را از طبقه قبلی پایین تر می کند، اما نشانگر نمی تواند آن را تشخیص دهد. در آموزش تحلیل تکنیکال یک واگرایی مثبت معمولی نشان دهنده قدرت بالای خریدار و قدرت ضعیف فروشنده است. واگرایی پنهان این نوع واگرایی زمانی رخ می دهد که قیمت در حال تصحیح است و نشان می دهد که اصلاح ادامه دارد. آموزش تحلیل تکنیکال بر خلاف واگرایی عادی، واگرایی پنهان را می توان در روند نزولی با قله ها و در روند صعودی با دره ها شناسایی کرد. توجه داشته باشید که واگرایی نرمال در پایان یک روند نزولی یا صعودی رخ می دهد که نوید معکوس شدن روند را می دهد و دارای پیش بینی و مکان متفاوتی نسبت به واگرایی نهفته است. واگرایی پنهان به دو دسته تقسیم می شود: واگرایی نهفته مثبت (HD-) در پایان یک روند صعودی، زمانی که اندیکاتور یک طبقه پایین تر از طبقه قبلی خود ایجاد می کند، مشاهده می شود که نمودار قیمت یک طبقه بالاتر از طبقه قبلی را تشکیل می دهد. همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال این نشان دهنده یک واگرایی پنهان مثبت است و در صورت مشاهده، انتظار می رود قیمت همچنان به افزایش خود ادامه دهد. همچنین انتظار می رود این نوع واگرایی در ابتدای روند صعودی رخ دهد. واگرایی پنهان منفی (HD-) برخلاف واگرایی نهفته مثبت، این نوع واگرایی در پایان یک روند نزولی شکل می گیرد و نشان می دهد که کاهش قیمت ها ادامه خواهد داشت. حتی می توان انتظار داشت که این نوع واگرایی در ابتدای یک روند نزولی شکل بگیرد. همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال برای شناسایی واگرایی نهفته منفی باید به شکل گیری سقف ها در روند نزولی توجه کرد. زمانی که در نمودار قیمت، سقفی کمتر از سقف قبلی تشکیل شود، اما در اندیکاتور و در همان بازه زمانی، سقفی بالاتر از سقف قبلی تشکیل شود، واگرایی پنهان منفی ایجاد می شود. واگرایی زمانی در این نوع واگرایی، تضاد رفتاری بین قیمت و زمان مشاهده می شود. این رفتار اندیکاتور نیست، بلکه مدت زمان اصلاح روند (به عنوان مثال، تعداد شمع ها) است. همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال واگرایی زمانی به دو دسته تقسیم می شود: واگرایی زمانی عادی و واگرایی زمانی هوشمند. در واگرایی زمانی، از دنباله های زمانی فیبوناچی برای شناسایی استفاده می شود. آشنایی با میانگین متحرک در آموزش تحلیل تکنیکال میانگین متحرک یا MA یکی از رایج ترین شاخص های آموزش تحلیل تکنیکال است که اساس بسیاری از ابزارهای معاملاتی را تشکیل می دهد. به عنوان مثال اندیکاتور مکدی نوعی میانگین متحرک است، اندیکاتور Stochastic نیز یک میانگین متحرک سریع است و همچنین بسیاری از اندیکاتورها و ابزار معاملاتی دیگر که همگی خارج از بحث هستند. شناخت میانگین ها انواع میانگین متحرک میانگین متحرک ساده: همانطور که از نام آن پیداست، ساده ترین راه برای محاسبه میانگین این است که قیمت ها در یک دوره زمانی با هم جمع می شوند و بر تعداد دوره ها تقسیم می شوند. همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال در نظر داشته باشید که انتخاب نوع قیمت با شماست و بر اساس استراتژی معاملاتی خود می توانید از قیمت های باز، بسته، بسته شدن و حتی بالاترین و پایین ترین قیمت ها استفاده کنید. این روش محاسبه میانگین در عین اینکه طرفداران زیادی دارد مورد انتقاد بسیاری از منتقدان نیز قرار گرفته است. یکی از انتقادات به میانگین متحرک ساده این است که تفاوتی بین قیمت های گذشته و اخیر قائل نمی شود. به عبارت دیگر، همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال اگر میانگین ساده 80 روز گذشته را محاسبه کنیم، تفاوتی بین قیمت روز اول و هشتاد روز وجود ندارد. حال تصور کنید قیمت در روز اول 1000 ریال بوده و در روز هشتم به 5000 ریال رسیده و در این مدت 4000 ریال افزایش یافته است. در حالت دوم تصور کنید که قیمت روز اول 5000 ریال و روز هشتم 1000 ریال بوده است. ریال رسیده است و این به معنای کاهش قیمت 4000 ریالی است اما میانگین نتیجه در هر دو مورد دقیقاً یکسان خواهد بود. این مشکل باعث شد تا تحلیلگران روش دیگری را برای محاسبه میانگین قیمت ابداع کنند که روش میانگین متحرک بود. میانگین متحرک نمایی: این روش که با نام EMA نیز شناخته می شود، برای حل مسئله میانگین ساده و اضافه کردن وزن بیشتر به قیمت های پایان دوره طراحی شده است. به عبارت دیگر در محاسبه میانگین به صورت تصاعدی قیمت های اخیر تاثیر بیشتری در محاسبات خواهند داشت و این روش بیشتر مورد استقبال تحلیلگران قرار گرفته است. باندهای بولینگر (Bollinger) باند بولینگر یک ابزار برای آموزش تحلیل تکنیکال است که از ترسیم مجموعه خطوط زیر تشکیل شده است: دو انحراف معیار (مثبت و منفی) میانگین متحرک ساده (SMA) کاربر می تواند مقادیر این موارد را به دلخواه تنظیم کند. تاجر فنی معروف جان بولینگر باند بولینگر را اختراع و آن را به نام خود ثبت کرد. شناخت اسیلاتورها (Oscillator) در تحلیل تکنیکال CCI شخصی به نام دونالد لمبر این اندیکاتور یا به عبارتی ابزارهای شناسایی کانال کالا یا CCI را طراحی کرده است. در واقع اندیکاتورهای CCI نوسانگرهایی هستند که بر اساس حرکت کار می کنند. در آموزش تحلیل تکنیکال کارایی این شاخص زمانی است که سهام مورد نظر در بورس بارها خرید و فروش شده باشد. از دیگر کارکردهای این اندیکاتور این است که در بورس می تواند قدرت و جهت بازار سهام را ارزیابی کند. همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال اندیکاتورها معمولاً کارهای زیادی انجام می دهند و می توانند به راحتی حرکت جدیدی را که در نمودار اتفاق می افتد شناسایی کنند و همچنین راه حل های متناسب با روند جدید را اعمال کنند. همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال بنابراین با توجه به شواهد و اطلاعات جمع آوری شده از بازار سهام، سرمایه گذار ماندن یا خروج از معاملات را انتخاب می کند. هنگامی که ابزار CCI از یک روند خاص پیروی می کند، سیگنال های مختلف بازار سهام را دریافت کرده و آنها را به معامله گران نمایش می دهد. RSI یکی دیگر از شاخص های محبوب در کنار اندیکاتور Makdi، شاخص قدرت نسبی یا RSI است که به طور گسترده توسط تحلیلگران استفاده می شود. در آموزش تحلیل تکنیکال شاخص قدرت نسبی توسط Wells Wilder طراحی و ساخته شده است که از خانواده نوسانگرها است و مانند اندیکاتور MacDaE از میانگین متحرک در محاسبات خود استفاده می کند که در آن دوره محاسبه متغیر است که به طور پیش فرض و استاندارد 14 روز است. این اندیکاتور شاخصی برای بررسی مومنتوم (روند) بازار و مومنتوم آن است که برخی منابع آن را شاخص پیشرو می دانند، اما با توجه به نوسانی بودن این اندیکاتور، بهتر است آن را در خانواده شاخص های تاخیری در نظر بگیریم. استوکاستیک ها (Stochastic) اندیکاتور استوکاستیک اطلاعاتی در مورد حرکت و قدرت روند به شما می دهد. در واقع این شاخص سرعت و قدرت حرکت قیمت را مشخص می کند. منظور از اندیکاتور استوکاستیک چیست؟ شاید بتوانیم بهترین تعریف یک اندیکاتور تصادفی را از زبان مخترع آن بشنویم. جورج لین، مخترع اندیکاتور استوکاستیک می گوید: «نشانگر تصادفی حرکت قیمت اندیکاتور تصادفی را اندازه می گیرد. تصور کنید موشکی را به هوا پرتاب کنید. اگر موشک بخواهد فرود بیاید باید خاموش شود و اگر بخواهد خاموش شود باید سرعتش را کم کند. به همین ترتیب، وضعیت حرکت همیشه قبل از خود قیمت تغییر می کند. از سخنان گئورگ لین نتیجه می گیریم که جهت حرکت قیمت به طور ناگهانی تغییر نمی کند. بلکه ابتدا روند غالب کند می شود و سپس جهت آن در طول زمان و در چند مرحله تغییر می کند. همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال این رفتار بازار اغلب در تحلیل موج قیمت قبلی هر نمودار کاملاً قابل مشاهده است. MACD MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. این عبارت به معنای همگرایی و واگرایی میانگین متحرک است. این نشانگر توسط آقای جرالد بی اپل اختراع شد. این اندیکاتور در آموزش تحلیل تکنیکال برای بدست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک فرآیند استفاده می شود. این شاخص اغلب با استفاده از قیمت نهایی محاسبه می شود. بر خلاف سایر اندیکاتورها، اندیکاتور MACD فرمول سختی برای محاسبه ندارد. انواع اندیکاتورهای MACD: دو نوع اندیکاتور برای اکثر مک های به اصطلاح فارسی زبان وجود دارد، MACD جدید و MACD قدیمی که از نظر ظاهری کمی متفاوت هستند. آشنایی با شمع ژاپنی تحلیل تکنیکال آشنایی با نمودارهای شمعی ژاپنی الگوهای شمعی صعودی این الگو اغلب یک روند معکوس به نظر می رسد، که نشان می دهد خریداران وارد بازار شده اند و احتمالا قیمت ها را بیشتر می کنند. این الگو از دو شمع تشکیل شده است که شمع دوم صعودی بدنه شمع قرمز قبلی را کاملا می پوشاند. در آموزش تحلیل تکنیکال این الگو زمانی رخ می دهد که قیمت شمع دوم کمتر از قیمت شمع اول باز می شود، اما قیمت ارز در طول مدت شمع افزایش می یابد و بالاتر از قیمت شمع اول بسته می شود. روش ایده آل برای مبادلات با استفاده از این الگو (و هر الگوی دیگری) این است که منتظر شمع تایید بعدی باشید که در آن قیمت افزایش می یابد. معامله گران محافظه کار تا زمانی که شمع بعدی بالای شمع الگوی دوم بسته نشود معامله نمی کنند. شکاف در بازار ارزهای دیجیتال به ندرت دیده می شود، شکاف یا گشایش قیمتی بالاتر یا کمتر، با فاصله قابل توجهی از کندل قبلی، به ندرت در بازار ارزهای دیجیتال دیده می شود، زیرا فاصله زمانی در مبادلات این ارزها وجود ندارد. بنابراین، سطح مساوی (نشان داده شده در بالا) به عنوان شمع پوشش صعودی واجد شرایط است. توجه داشته باشید که شرایط و مکان هر قالب بسیار مهم است. در آموزش تحلیل تکنیکال این الگو در روندهای صعودی معتبر نیست و در واقع در روندهای نزولی صادق است. فقط زمانی قابل معامله است که در کف یک طبقه متحرک ظاهر شود. الگوهای شمعی نزولی در آموزش تحلیل تکنیکال این الگو یکی از الگوهای بازگشت توان در آموزش تحلیل تکنیکال است که از ترکیب دو شمع با رنگ های متضاد سیاه و سفید در انتهای روند صعودی تشکیل شده است و دارای ویژگی های مخالف الگوی روند صعودی به شرح زیر است: 1) کندل اول مانند روند قبلی خود دارای بدنه صعودی قوی (توخالی و سفید) است که معمولاً شمع سفید یا متوسط است و باعث اطمینان معامله گران به روند صعودی می شود. 2) شمع دوم بدنه ای مخالف شمع قبلی و نزولی دارد (مشکی یکدست). 2) بدنه شمع دوم باید بدنه شمع قبلی را کاملاً بپوشاند. به گونه ای که نقطه شروع آن با شکافی بالاتر از حداکثر قیمت (در حالت ایده آل با قیمت نهایی شمع قبلی شکل می گیرد و قیمت به تمام محدوده بدنه شمع قبلی نفوذ می کند و در نهایت در همان ناحیه یا پایین تر بسته می شود). الگوهای شمعی فیلتر شده فیلتر الگوی پوشای صعودی فیلترها و تکنیک‌های فیلتر نویسی به شما کمک می‌کنند تا آسوده‌تر سهم خود را انتخاب و زمان کم‌تری بابت پیدا کردن سهم با شرایط مورد نظر خود صرف کنید. با وارد کردن فیلترهای معرفی شده، سهم‌های مستعد رشد را می‌توانید از بین سهم‌های دارای الگوی انگلفینگ پیدا و بررسی کنید. (pl)>[ih][1].PriceMax && (pf)<[ih][1].PriceMin) برای سهولت در پیدا کردن سهم‌هایی که الگوی پوشای صعودی در آن‌ها شکل گرفته است، می‌توانید فیلتر پوشای صعودی را در قسمت دیده‌بان بازار در سایت TSETMC وارد کنید. فیلتر الگوی پوشا نزولی (pl)*1.03<=(pc)&&((ct).Buy_I_Volume/(ct).Buy_CountI)<((ct).Sell_I_Volume/(ct).Sell_CountI) برای سهولت در پیدا کردن سهم‌هایی که الگوی پوشای نزولی در آن‌ها شکل گرفته است. از وارد کردن فیلتر فوق در قسمت دیده‌بان بازار می‌توانید در سایت TSETMC استفاده کنید. آشنایی با مفهوم فیبوناچی لئوناردو بوناچی – همچنین معروف به لئوناردو فیبوناچی – یک ریاضیدان ایتالیایی قرن دوازدهم بود. او به عنوان با استعدادترین ریاضیدان دنیای غرب در زمان خود و یکی از بزرگترین ریاضیدانان تاریخ شناخته می شود. اغلب در آموزش تحلیل تکنیکال اگرچه فیبوناچی مجموعه‌ای را که اکنون به عنوان سری فیبوناچی شناخته می‌شود ایجاد نکرد، اما مطمئناً این فیبوناچی بود که این پدیده را در کتاب خود Liber Abaci به دنیای غرب معرفی کرد. شناخت سری های فیبوناچی از تقسیم هر عدد فیبو ناچی بر روی عدد بعدی آن ، یک مقدار ثابت بدست می آید (۰/۶۱۸) که آن را به صورت درصد (۶۱/۸ %) بیان می کنند که معروف به نسبت طلایی فیبوناچی می باشد. نسبت طلایی الگوهای قابل پیش بینی هستند که در مورد همه ی چیز های موجود در جهان از اتم ها گرفته تا ستاره های عظیم در آسمان را توصیف می کند. اگر در آموزش تحلیل تکنیکال از تقسیم هر عدد فیبوناچی بر روی دومین عدد بعد از آن یک مقدار ثابت بدست می آید (۰/۳۸۲) که آن را به صورت درصد (۳۸/۲ %) بیان می کنند. از تقسیم هر عدد فیبوناچی بر روی سومین عدد بعد از آن یک مقدار ثابت بدست می آید (۰/۲۳۶) که آن را به صورت درصد (۲۳/۶ %) بیان می کنند. طبیعت این نسبت ها را برای حفظ تعادل خود مورد استفاده قرار می دهد و به نظر می رسد بازارهای مالی نیز از چنین نسبت ها حمایت و پشتیبانی می کند. همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال برای تشکیل شاخص فیبو ناچی با در نظر گرفتن دو نقطه قوی (مثلا یک قله و یک دره) در یک نمودار و تقسیم فاصله عمودی آنها با نسبت های کلیدی فیبوناچی شکل آن ایجاد می شود. مشخص کردن سطوح اصلاح احتمالی هنگامی که یک سهم دارای روند قوی در یک جهت است، اعتقاد بر این است که عقب نشینی آن یک درصد از سطوح اصلاحی فیبوناچی خواهد بود: 76.4، 61.8، 38.2، و 23.6. برخی از مدل ها نیز شامل 50 درصد می شوند. به عنوان مثال، اگر سهمی از 1000 تومان به 1100 تومان برسد، همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال انتظار می رود عقب نشینی آن حدود 23 تومان، 38 تومان، 50 تومان، 62 سنت یا 76 تومان باشد. روندهای اولیه یا دیررس، زمانی که قیمت ها همچنان در حال افزایش یا کاهش هستند، احتمالاً درصد اصلاحات بیشتری مشاهده می شود. مشخص کردن اهداف قیمتی نحوه به دست آوردن هدف قیمت در نمودار سر و شانه با توجه به ارتفاع الگو تعریف شده است. فاصله عمودی سر تا گردن را محاسبه کنید. سپس فاصله ای که گردن شکسته است را مشخص کنید. به عنوان مثال، در آموزش تحلیل تکنیکال فرض کنید بالاترین نقطه سر 100 و خط گردن 80 محاسبه شده است. فاصله عمودی بین دو نقطه محاسبه می شود که به وضوح 20 است. این 20 واحد باید از پایین یا روند نزولی محاسبه شوند که در آن خط گردن شکسته است. تکنیک دیگری که همین کار را برای ما انجام می دهد، اما کمی ساده تر است، اندازه گیری ارتفاع موج دوم کاهشی و دو برابر کردن آن است. در هر دو روش می توان گفت که هر چه مدل ما بزرگتر باشد و جهش ها بیشتر باشد، هدف قیمتی آن بیشتر خواهد بود. آشنایی با استراتژی های متداول معاملاتی آشنایی با متاتریدر و نقش آن در طراحی استراتژی های معاملاتی متاتریدر توسط شرکت نرم افزاری روسی “MetaQuotes” طراحی شده است. در حال حاضر دو نسخه 4 و 5 متاتریدر در بازارهای مالی به عنوان بستر معاملاتی استفاده می شود. نسخه 4 را می توان در سیستم های دسکتاپ، گوشی های هوشمند و مرورگرها استفاده کرد. متاتریدر 5 همچنین یک پلتفرم معاملاتی چندگانه است که به معامله گران اجازه می دهد تا به طور همزمان در بازارهای فارکس (ارز)، سهام و آتی معامله کنند. استراتژی های معاملاتی با میانگین های متحرک یکی از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین استراتژی‌هایی که بسیاری از معامله‌گران استفاده می‌کنند، استراتژی معاملاتی میانگین متحرک در آموزش تحلیل تکنیکال است که مبتنی بر قوانین تکنیک های آموزش تحلیل تکنیکال است. درست مانند هر ابزار تحلیل تکنیکال دیگری، این اندیکاتور به شما کمک می کند تا جهت آینده قیمت بازار را تعیین کنید. استراتژی های معاملاتی در سطوح حمایت و مقاومت خطوط حمایت و مقاومت محدوده‌های مشروطی هستند که هر معامله‌گر به‌طور جداگانه با قله‌ها و پیک‌های قیمت در یک بازه زمانی خاص تعریف می‌کند. این محدوده ها با خطوط مشخص شده اند تا تمام ریسک ها محاسبه شده و سفارشات معاملاتی به درستی تعیین شوند. بهتر است حمایت و مقاومت را به عنوان مرزهای نمودار در نظر بگیرید. لازم به ذکر است که خطوط مقاومت و حمایت در بازه های زمانی مختلف به روش های کاملا متفاوت ترسیم می شوند. خطوط حمایت و مقاومت در بازه های زمانی بزرگتر مانند H1، H4، D1 و بالاتر معتبرتر هستند و به راحتی شکسته نمی شوند، در حالی که خطوط حمایت و مقاومت در آموزش تحلیل تکنیکال M1، M5 و M15 نسبتا راحت تر شکسته می شوند. قانون خاصی وجود ندارد و کارشناسان توافق نکرده اند که خطوط حمایت و مقاومت را باید از بدنه الگوهای شمع یا از سایه های الگوهای شمع ترسیم کرد. برخی از استراتژی های معاملاتی ترکیبی در آموزش تحلیل تکنیکال یکی از بهترین استراتژی های معاملاتی در دوره آموزش تحلیل تکنیکال ترکیب اندیکاتورها است. ترکیب اندیکاتورها یکی از بهترین استراتژی های معاملاتی است، اکنون 6 تا از بهترین اندیکاتورهای ترکیبی در فارکس مورد بحث قرار گرفته اند تا بتوانید بالاترین بازدهی را داشته باشید. روش معاملاتی Moving Origin یکی از بهترین و محبوب ترین روش ها با اندیکاتورهای ترکیبی است که با اندیکاتورهای تصادفی همراه است. این نوع استراتژی برای معاملات کوتاه مدت و گاهی سیگنال های بلند مدت استفاده می شود. در نظر داشته باشید که اگر نمودارهای کندل استیک دارای نظم و شکل خاصی هستند، بسیار مهم هستند، باید در اندیکاتورها برای آموزش تحلیل تکنیکال ذکر شود، این نوع استراتژی یکی از اصلی ترین روش های اساسی است.
آموزش اکسپرت نویسی

My Website: https://alirezasharifi.net/expert-writing-training/
     
 
what is notes.io
 

Notes.io is a web-based application for taking notes. You can take your notes and share with others people. If you like taking long notes, notes.io is designed for you. To date, over 8,000,000,000 notes created and continuing...

With notes.io;

  • * You can take a note from anywhere and any device with internet connection.
  • * You can share the notes in social platforms (YouTube, Facebook, Twitter, instagram etc.).
  • * You can quickly share your contents without website, blog and e-mail.
  • * You don't need to create any Account to share a note. As you wish you can use quick, easy and best shortened notes with sms, websites, e-mail, or messaging services (WhatsApp, iMessage, Telegram, Signal).
  • * Notes.io has fabulous infrastructure design for a short link and allows you to share the note as an easy and understandable link.

Fast: Notes.io is built for speed and performance. You can take a notes quickly and browse your archive.

Easy: Notes.io doesn’t require installation. Just write and share note!

Short: Notes.io’s url just 8 character. You’ll get shorten link of your note when you want to share. (Ex: notes.io/q )

Free: Notes.io works for 12 years and has been free since the day it was started.


You immediately create your first note and start sharing with the ones you wish. If you want to contact us, you can use the following communication channels;


Email: [email protected]

Twitter: http://twitter.com/notesio

Instagram: http://instagram.com/notes.io

Facebook: http://facebook.com/notesio



Regards;
Notes.io Team

     
 
Shortened Note Link
 
 
Looding Image
 
     
 
Long File
 
 

For written notes was greater than 18KB Unable to shorten.

To be smaller than 18KB, please organize your notes, or sign in.